وکالت و مشاوه حقوقی در دعاوی حقوقی و کیفری

وکالت و مشاوه حقوقی در دعاوی حقوقی و کیفری

وکالت در دعاوی حقوقی و کیفری برابر اصل سی و پنج قانون اساسی در همه دادگاه ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند ، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود . حق برخورداری و دسترسی به وکیل ، از مهمترین شروط فرایند دادرسی عادلانه در محاکم داخلی و  بین المللی می باشد . این حق لازمه و مقدمه اجرای مطمئن حق دیگری است که در اسناد حقوق بشری "حق دفاع" نامیده می شود . در قانون آیین دادرسی کیفری حق دسترسی به وکیل و آگاهی متهم نسبت به حق دفاع ، به صراحت به رسمیت شناخته شده است . برابر ماده 5 این قانون متهم باید در اسرع وقت ، از موضوع و ادلۀ اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره مند شود . این حق ، نه تنها صرفا محدود به " حق دسترسی به وکیل " نبوده ، بلکه حق اطلاع و آگاهی از موضوع و ادله انتسابی به همراه سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون می باشد . همچنین قانونگذار  برای اشخاصی که توان پرداخت دستمزد وکیل را ندارند ، امکان استفاده از وکیل معاضدتی را پیش بینی کرده است . وکلای دادگستری مطابق قانون وکالت تکلیف دارند همه ساله در سه دعوی مدنی به عنوان کمک و معاضدت به این دسته از اشخاص قبول وکالت نمایند . کلیه دادگاه ها نیز مکلف به پذیرش وکیل هستند .  بنابراین اگر دادگاهی حق گرفتن وکیل را از متهم سلب کند ، حکم صادره از آن دادگاه فاقد ارزش و اعتبار قانونی است . به طور کلی وکالت بر دو نوع است : 1) وکالت در دعاوی 2) وکالت کاری اداری یا حقوقی وکالت در دعاوی که موضوع بحث ما است تابع شرایط قواعد وکالت در دعاوی است . در این نوع وکالت ، وکیل باید دارای شرایط خاصی باشد تا بتواند در محاکم شرکت و از حق موکل خود دفاع نماید . از جمله تحصیلات حقوقی ، شرکت در آزمون وکالت و گذراندن دوره کارآموزی و مراسم تحلیف و سوگند و ... وکالت کاری اداری یا حقوقی که تابع شرایط فوق نمی باشد و هر شخص می تواند انجام بعضی از اعمال خود را که ارتباطی به دادرسی و دادگاه ندارد به غیر واگذار نماید که بر حسب موضوع و حدود اختیارات اعطایی ممکن است موضوع وکالت کاری اداری باشد یا حقوقی مثلاً به شخص دیگری وکالت دهد که نسبت به اخذ استعلام و سند مالکیت در اداره ثبت اقدام نماید یا اینکه ملک وی را فروخته یا اجاره دهد .  برای آشنایی با نقش وکیل در داگستری و حدود اختیارات و وظایف او ، وکالت در دعاوی را به دو دسته تقسیم می کنند : الف) وکالت در دعاوی مدنی : در دعاوی مدنی هر یک از طرفین دعوی اجازه دارند حداکثر تا دو نفر وکیل به دادگاه معرفی کنند . وکلای طرفین باید دارای شرایطی باشند که به موجب قانون راجع به وکالت در دادگاه برای آنان مقرر شده است . از این رو ، اگر آقای ( الف ) برای مطالبه اجاره بهای پرداخت نشده از سوی مستأجرش به آقای ( ب ) وکالت دهد ، چنانچه آقای ( ب ) دارای پروانه وکالت باشد ، اجازه اقامه دعوی ، حضور در دادگاه و دفاع از او را دارد و اگر وی وکیل دادگستری نباشد ، تنها می تواند با این وکالت نامه با یک وکیل دادگستری قرارداد وکالت تنظیم کند تا وکیل دادگستری اخیر ( که دارای پروانه وکالت است ) نسبت به مطالبه حقوق آقای ( الف ) اقدام نماید ، البته این در صورتی است که در وکالت نامه ، وکالت در توکیل به صراحت قید شده باشد . وکالت ممکن است با سند رسمی یا سند غیر رسمی باشد . اگر با سند عادی و غیر رسمی وکالت تنظیم شود ، در مورد وکالت نامه های تنظیمی در ایران ، وکیل می تواند زیر وکالت نامه تأیید کند که وکالت نامه را موکل شخصاً در حضور او امضا یا مهر کرده یا انگشت زده است و اگر وکالت خارج از ایران داده شده باشدد ، باید به گواهی یکی از مأمورین سیاسی یا کنسولی جمهوری اسلامی ایران برسد . اگر وکالت در جلسه محاکمه داده شود ، مراتب در صورتجلسه قید و  به امضای موکل می رسد چنانچه موکل در زندان باشد ، رئیس زندان یا معاون او باید امضا یا اثر انگشت او را تأیید کنند . وکالت در دادگاه هایی حقوقی که به پرونده های مدنی رسیدگی می کنند شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثنا کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد ، با این وجود برای دخالت وکیل در بعضی امور ، نیاز به تصریح در وکالت نامه دارد مانند : وکالت راجع به اعتراض به رأی ، تجدید نظر ، فرجام خواهی و اعاده دادرسی ، وکالت در مصالحه و سازش ، وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند ، وکالت در تعیین جاعل ، وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور ، وکالت در توکیل ،  وکالت در تعیین مصدق و کارشناس ، وکالت در دعوای خسارت ، وکالت در استرداد دادخواست یا دعوا ، وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوای ثالث ، وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع از دعوای ورود ثالث ، وکالت در دعوای متقابل و دفاع در قبال آن ، وکالت در ادعای اعسار ، وکالت در قبول یا رد سوگند ، وکالت در درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات آن و اخذ محکوم به و وجوه ایداعی به نام موکل . اگر موکل وکیل خود را عزل کند ، باید این موضوع را به اطلاع دادگاه و وکیل معزول برساند . البته عزل وکیل مانع جریان دادرسی و محاکمه نمی شود . اگر موکل به طور شفاهی در دادگاه اظهار کند که وکیل خود را عزل کرده ، این موضوع توسط دادگاه صورتجلسه شده و به امضای او می رسد . تا زمانی که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده اقدامات او در حدود وکالت صحیح می باشد . اگر وگیل استعفای خود را به دادگاه اطلاع دهد ، دادگاه به موکل اخطار می کند که خود او یا توسط وکیل جدید می بایست محاکمه را پیگیری نماید و محاکمه تا زمان مراجعه موکل یا معرفی وکیل جدید از جانب او حداکثر به مدت یک ماه متوقف می شود . وکلا  نباید بعد از استعفاء یا معزول شدن از طرف موکل ، وکالت طرف مقابل را بپذیرند . وکلا باید هنگام محاکمه در دادگاه حاضر باشند مگر آنکه دارای عذر موجه باشند. مطابق قانون ، موارد زیر عدم حضور عذر موجه برای وکیل محسوب می شود : فوت یکی از بستگان نسبی یا سببی تا درجه اول از طبقه دوم ، ابتلاء به بیماری که مانع از حرکت بوده یا حرکت برای درمان مضر تشخیص داده شود مانند سکته قلبی و آنفلونزا ، حوادث قهری مانند سیل و زلزله که مانع از حضور در دادگاه باشد ، وقایع خارج از اختیار وکیل که مانع از حضور وی در دادگاه شود مانند آنکه پرواز هواپیما به تأخیر بیفتد و زمان کافی برای حضور او با وسایل نقلیه دیگر وجود نداشته باشد . در حالت های گفته شده ، وکیل معذور  باید عذر خود را به طور کتبی با ذکر دلایل آن برای جلسه محاکمه به دادگاه بفرستد. اگر وکیل همزمان در دو یا چند دادگاه دعوت شود و جمع بین آنان ممکن نباشد ، باید در دادگاهی که حضور او برابر قانون آیین دادرسی کیفری یا سایر قوانین الزامی است ، شرکت کند و به دادگاه های دیگر لایحه بفرستد یا اگر از سوی موکل اجازه داشته باشد ، یک وکیل دادگستری دیگر را به دادگاه معرفی کند برای مثال اگر وکیل ، پرونده ای در دادگاه کیفری استان برای دفاع از متهم به قتل دارد ، حضورش در این پرونده الزامی است و باید برای پرونده های دیگری که جلسه محاکمه آنها در همین زمان برگزار می شود لایحه بفرستد . اگر در یک دعوی مدنی یک طرف دعوا دو نفر وکیل معرفی کرده باشد و  به هیچ کدام اجازه اقدام انفرادی ندهد ، هر دو وکیل می بایست لایحه خود را به دادگاه ارسال نمایند یا اینکه یکی از دو وکیل به همراه لایحه وکیل دیگر در دادگاه حضور یابد . در صورت عدم وصول لایحه از طرف وکیل غایب ، دادگاه بدون توجه به اظهارات حاضر به رسیدگی ادامه می دهد . در این حالت اگر هر دو وکیل یا یکی از آنان عذر موجهی برای عدم حضور اعلام کرده باشد ، در صورت ضرورت ، جلسه دادرسی تجدید جلسه و وقت رسیدگی به موکل اطلاع داده می شود . در این صورت جلسه بعدی دادگاه به علت عدم حضور وکیل تجدید نخواهد شد . ب) وکالت در دعاوی کیفری : در دعاوی جزایی، طرفین دعوا می‌‌توانند، وکیل یا وکلای مدافع خود را انتخاب و معرفی کنند . بیشتر پرونده‌های کیفری پس از تحقیقات مقدماتی در دادسرا ، به همراه کیفرخواست به دادگاه ارسال و در آنجا رسیدگی می شود . این‌رو وکیل هم در مرحله رسیدگی مقدماتی و هم دادرسی نقش دارد . در مرحله مقدماتی، متهم می‌تواند در دادسرا یک نفر وکیل همراه خود داشته باشد .  وکیل متهم می‌تواند بدون مداخله در امر تحقیق، پس از خاتمه تحقیقات مطالبی را که برای کشف واقع و حقیقت و دفاع از متهم یا اجرای قوانین لازم می‌داند ، به قاضی اعلام کند . قاضی تحقیق نیز اظهارات وکیل را صورتجلسه می‌کند . در مرحله دادرسی ، اصحاب دعوا وکلای خود را به دادگاه معرفی می‌کنند. متهم می‌تواند از دادگاه تقاضا کند تا وکیلی برای او تعیین کند . اگر دادگاه تشخیص دهد که متهم توانایی انتخاب وکیل را ندارد، از بین وکلای حوزه قضایی و در صورت عدم امکان ، از نزدیک‌ترین حوزه مجاور وکیلی برای متهم تعیین خواهد کرد . وکیل در توکیل اختیاری که وکیل برای اجرای وکالت پیدا می‌کند ، وابسته به اذن موکل و به نیابت از طرف اوست و برای وکیل ایجاد حقی نمی‌کند تا بتواند هر گونه تصرف مستقلی در آن کند . در نتیجه نمی‌تواند برای آنچه خود اختیار انجام آن را دارد به دیگری وکالت دهد ، مگر اینکه به صراحت یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد هر چند چنانچه وکیل دارای حق توکیل نبوده و امر وکالت را به دیگری واگذار نماید در قبال خسارت های وارد شده به موکل خود مسئول خواهد بود . اعمالی که وکیل از طرف موکل خود می تواند انجام ‌دهد در حدود اختیاراتی خواهد بود که موکلش به او اعطا می نماید . بنابراین چنانچه وکیل اقدامی اضافه بر آن اختیارات انجام دهد در واقع اقدام او فضولی و در برابر موکل مسئول خواهد بود. وکالت تسخیری در یک تعریف ساده می‌توان گفت : وکالتی است که از طرف دادگاه در امور کیفری برای دفاع از متهم به وکلای دادگستری ارجاع می‌شود . در جرایمی که مجازات آن‌ها حسب مورد اعدام یا قصاص نفس یا سنگسار و یا حبس ابد است چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی نکند دادگاه مکلف است برای او وکیل تسخیری تعیین کند، حتی اگر شخص متهم چنین درخواستی را به عمل نیاورد . وکیل تسخیری که از سوی دادگاه برای متهم انتخاب می‌شود از سوی متهم قابل تغییر نیست مگر در مواردی که وکیل تسخیری یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در قضیه باشند یا رابطه خویشاوندی بین وکیل با یکی از اصحاب پرونده وجود داشته باشد و مواردی از این دست که بی‌طرفی و امانت وکیل را دچار شائبه کند.